چای نام یک نوشیدنی معطر است که معمولاً با ریختن آب داغ یا در حال جوش بر روی برگ‌های عمل آورده شده گیاه «کاملیا سیننسیس»، که گیاهی همیشه‌سبز و بومی آسیای شرقی است به‌دست می‌آید. این نوشیدنی پس از آب، پرمصرف‌ترین نوشیدنی جهان است.نام این گیاه در زبان چینی جنوبی تِ و در زبان چینی شمالی به‌صورت چا تلفظ می‌شد و هردو تلفظی از یک حرف چینی یگانه در چین قدیم هستند. مردم اروپای غربی نام این گیاه را از چینیان شمالی و مردم خاورمیانه و شمال آفریقا نام آن را از چینیان جنوبی آموختند.

تاریخچه چای شرقی

بوتهٔ چای برای نخستین بار در چین[۶] و در حدود پنج هزار سال پیش شناخته شد که به‌تدریج خواص درمانی آن کشف شد. علاوه‌بر آن از چای برای مصارف رنگ‌آمیزی نیز استفاده می‌شده است. هلندی‌ها در سدهٔ هفدهم چای را از چین به اروپا بردند. در اروپا چای در مغازه‌های عطاری عرضه می‌شد. نیکولاس تولپ پزشک هلندی در کتاب خود تحت عنوان مشاهدات پزشکی در سال ۱۶۴۱ اعلام کرد: با نوشیدن چای از همهٔ بیماری‌ها در امان هستید و عمرتان طولانی می‌شود. در سدهٔ ۱۸ زمانی که «آن» ملکهٔ انگلیسی چای را به‌جای آبجو انگلیسی به‌عنوان نوشیدنی صبحانه خود انتخاب کرد، مُد با مباحث پزشکی همراه شد. نوشیدن چای برای مدتی در مستعمرات انگلیس در آمریکا تحریم شد. زمانی که بریتانیایی‌ها بر خریداران چای حتی برای اهداف درمانی، مالیات تحمیل کردند، مستعمره‌نشینان در برخی جوامع به اعتراض برخاستند، بعدها همین معترضان تندخو مخفیانه سوار کشتی‌های بریتانیایی شدند و ۳۴۲ صندوق چای را به «لنگرگاه بوستون» بردند و با بهای ارزان‌تری فروختند.

افسانه‌های پیدایش چای

براساس افسانه‌ای یکی از سالکان در کوه چای مشغول مراقبه بوده؛ ولی دائم چشم‌هایش بسته می‌شده. برای این‌که بتواند چشمهایش را باز نگه دارد پلک‌هایش را می‌برد و به درون کوهستان پرتاب می‌کند. از آن پلک گیاهی بنام چای می‌روید که هدیه ایست از طرف خداوند برای افرادی که به مراقبه (مدیتیشن) می‌نشینند. براساس یک داستان قدیمی حدود پنج هزار سال قبل تعدادی برگ چای در اثر وزش باد به درون یک فنجان آب داغ که در دست «شن نونگ» امپراتور چین بود، افتاد و حاکم نتیجه این حادثه را به عنوان یک تحول بزرگ برای آب ساده و بی طعم اعلام کرد. در پی آن مصرف چای همه‌گیر شد. در یک افسانه عامه چینی، شن نونگ (Shennong)، امپراتور چین ابداع‌کننده اسطوره‌ای کشاورزی و طب چینی حدود ۵۰۰۰ سال پیش در حال سفر بوده است. وی که به دلیل تبحرش در روش‌های علمی مشهور بوده، بر این اعتقاد بود که مطمئن‌ترین روش برای نوشیدن آب این است که ابتدا آن را بجوشانند. یک روز متوجه شد که تعدادی برگ در داخل آبی افتاده که وی آن را جوشانده بود. پادشاه نکته بین و کنجکاو جرعه‌ای از آن را نوشید و از طعم مطلوب و خواص نیروبخش آن شگفت زده شد. برخی از افسانه‌های دیگر می‌گویند که امپراتور خواص طبی برخی از گیاهان را برای خود آزمایش می‌کرد، که برخی از آن‌ها سمی بودند، اما آزمایش بر روی چای نشان داد که آن نوشدارو است. داستان شن نونگ در کتاب «لویو چا جینگ» نیز که یک اثر قدیمی مربوط به این موضوع است، ذکر شده است. یک اسطوره چینی که در مکاتب بودائیسم و بودیهارما (Bodhiharma) رایج است با کشف چای اعتبار یافته است. بودیهارما، راهب نیمه افسانه‌ای بودائی، پایه‌گذار مکتب بودائی Chan به چین سفر کرد. او چون طی عمل تمرکز حواس به خواب فرورفته بود، خشمگین شد و از این‌رو پلک‌های چشمان خود را قطع کرد. بوته‌های چای از نقطه‌ای روئید که وی پلک‌های خود را درآنجا انداخت. برخی اوقات، این داستان را دربارهٔ گوتاما بودا به جای بودیهارما بازگو می‌کنند. شن نونگ، پادشاه چین، که در سالنامه‌های چینی او را تقریباً مشوق هر امر نیکی می‌دانند، در سال ۲۷۵۰ قبل از میلاد بر تخت نشست. او در یک شب بهاری زیبا، در سال ۲۷۳۷ قبل از میلاد، زیر درختی در چشم‌اندازی تپه‌ای در منطقهٔ یانگ تسه کیانگ در یکی از قصرهای خود کنار سوگلی دربار نشسته بود. وقتی برای او آب آشامیدنی را می‌جوشاندند چند برگ از شاخه درخت چای وحشی را که به خاطر بوی خوش شکوفه‌ها یش آن را در باغ قصر کاشته بودند در آب ریختند و بدین ترتیب چای کشف شد!